بنده به عنوان یک شهروند ایرانی و یک فرد آذری از فاجعه پیش آمده برای آتنا اصلانی و احساس خطر برای آتناهایی که هر لحظه در جهان امکان بروز چنین حادثهای برایشان وجود دارد، متاسف هستم. با بررسی اخبار باید تاکید کرد که اغلب کودک آزاریها توسط خویشاوندان درجه یک به وقوع میپیوندد. در این شرایط دیگر بروز چنین بزهی از سوی فرد بیگانه چندان دور از ذهن نیست. قبل از هر اقدام باید دلایل بروز کودک آزاری مورد بررسی قرار گیرد. باید به سیاستهای کلان ابلاغی مقام معظم رهبری در برنامه ششم و بخش مربوط به آسیبها و گرفتاریهای اجتماعی از سوی نهادهای مسئول توجه شود. در برنامه چهارم و پنجم توسعه و در سند چشمانداز ایران ۱۴۰۴ نیز بر مقوله پیشگیری از آسیبها تاکید شده است. یکی از آسیبهای امروز جوامع بشری مقوله کودک آزاری به اشکال مختلف است. کودکان وقتی گرفتار افراد نابهنجار با عنوان خویشاوند، همسایه، دوست خانوادگی، افراد مورد اعتماد پدر و مادر و… میشوند که والدین یا سرپرست کودک به او مهارت خود مراقبتی را نیاموخته باشند.
مصونیت در مقابل آسیبهای اجتماعی
پیشگیرى از پدیده کودک آزاری نیازمند ساز و کارهاى وسیع در حوزههاى مختلف فردى، خانوادگى و اجتماعى است. باید سازمانهاى مختلف با هم هماهنگ شده تا بتوانند خدمات پیشگیرانه را به جامعه ارائه دهند.کاهش عوامل خطر از طریق آموزش همگانى، بهبود روشهاى فرزندپرورى، درمان بیماریهاى روانی و پیشگیرى از بروز این بیمارىها، آموزش مهارتهاى اجتماعى به کودکان، پیشگیرى از گسترش مصرف مواد مخدر و درمان مبتلایان، بهبود عملکرد خانوادهها، کاهش مشکلات اجتماعى افراد، بهبود وضعیت مسکن و وجود فضاهاى کافى براى زندگى افراد در کنار هم از جمله مداخلات پیشگیرانهاى هستند که در سطح اجتماعى مىتوانند موثر باشند. همچنین خانوادهها مىتوانند تمهیدات لازم را براى پیشگیرى از وقوع آزارجنسى براى کودکانشان اتخاذ کنند. وقتی خانواده از استحکام لازم برخوردار باشد به نسبت درباره چگونگی نگهداری از فرزندان خود دغدغهمند است. این در حالی است که وقتی در هر یک از جوامع مساله رسیدگی به آسیبهای اجتماعی مطرح میشود در مقابل یکی از راهکارهای آن استحکام، تفاهم، دوام و بقای خانواده عنوان میشود. خانواده با تفاهم و همدلی میتواند در مقابل بسیاری از آسیبهای اجتماعی مصون باشد. همچنین باید درباره نحوه آموزش مناسب در مدارس و آگاه سازی والدین نسبت به انواع آسیبها اقدامات لازم انجام شود. این در حالی است که با بررسی کتب درسی از اول ابتدایی تا مقطع دانشگاه مطالب ویژهای برای آگاهی نسل جوان در مقابل بسیاری از وسوسهها وجود ندارد. برای مثال وقتی یک کودک با معضلهای اجتماعی رو به رو میشود، در اولین اقدام نهادهای مربوطه به یاد آسیبهای تهدیدکننده کودکان میافتند، در حالی که هر نهاد به فراخور مسئولیت خود میتواند نسبت به آگاه سازی کودکان جامعه و آموزش «مهارت نه گفتن» اقدامات لازم را انجام دهد. والدین و سازمانهای مسئول برای تربیت کودکان میتوانند آنها را نسبت به مهربانیهای دروغین افراد سودجو مطلع کنند.
پنهانکاری در بروز آسیبها ممنوع
با بررسی آسیبهای اجتماعی تهدیدکننده کودکان باید گفت که امروزه اعتیاد نیز در مدارس کشور رسوخ کرده است. همچنین وقتی اخبار کودک آزاری توسط یک معلم به عنوان فردی برجسته در جامعه منتشر میشود، باید فضای تعلیم و تربیت را مورد بررسی قرار داد تا چرایی بروز چنین آسیبهایی مشخص شود. آموزش و پرورش باید مهارت زندگی کردن را از کلاس اول دبستان به دانشآموزان آموزش دهد. نهاد آموزشی کشور بداند که با هرگونه پنهانکاری در مورد آسیبهای متوجه کودکان، آنها را نا آگاه و مستعد پذیرش آسیبها پرورش میدهد. معلمان میتوانند با تبیین آسیبها و مشکلات اجتماعی جامعه برای کودکان، آنها را در مقابل وسوسههای زندگی محافظت میکنند.
خواستار اشد مجازات برای کودک آزار هستیم
قوه قضائیه و دیگر نهادهای مربوطه باید در زمینه رسیدگی به تخلفات مربوط به کودک آزاری به جد وارد عمل شوند. برای مثال فرد کودک آزار در پرونده آتنا، دارای سابقه کیفری است. در این وضعیت چرا افراد بزهکار، کودک آزار و سابقهدار نباید از سوی دستگاه قضا مورد مراقبتهای ویژه قرار بگیرند؟ بنابراین مراقبتهای اجتماعی و مراقبتهای عمومی از سوی مردم باید همچون گذشته رونق گیرد.
افراد در جامعه به فکر خودشان هستند
امروزه افراد در جامعه به دنبال برطرف سازی مشکلات و نارساییهای خود هستند. این نوع طرز فکر میتواند بستر بروز انواع آسیبهای اجتماعی باشد. این در حالی است که با بررسی ۱۰ سال نخست انقلاب در کشور مشاهده میشود مردم و مسئولان در کنار یکدیگر با تفاهم، گذشت و همدلی رفتار میکردند. هم اکنون چه تغییراتی در جامعه ایجاد شده است که افراد نسبت به یکدیگر بیتفاوت رفتار میکنند و ملاحظات اخلاقی آنها کاهش یافته است؟ دیگر افراد نسبت به یکدیگر و گروههای آسیبپذیر جامعه با بیتوجهی و بیتفاوتی رفتار میکنند. برای مثال حتی در اتوبوس یا مترو نیز شاهد بیتوجهی قشر جوان و نشستن روی صندلی بدون توجه به افراد سالمند هستیم.
رسانه ملی و ارتقای احساس مسئولیت اجتماعی
اگر رسانه ملی در زمینه کودک آزاری برنامههای موثر پخش میکرد به نسبت احساس مسئولیت نیز در بین آحاد افراد جامعه افزایش مییافت. امروزه با وقوع هرگونه حادثه در خیابان افراد فقط برای تماشای صحنه، انداختن عکس سلفی یا گرفتن فیلم و انتشار آن در فضای مجازی در محیط جمع میشوند. در برخی مواقع این گونه رفتارهای ضداجتماعی خدمات رسانی را به افراد آسیب دیده از سوی نهادهای مربوطه با مشکلات متعدد رو به رو میکند. برای مثال با بررسی حادثه ساختمان پلاسکو باید تاکید کرد که اگر مردم بیدلیل در محل تجمع نمیکردند به نسبت روند خدماترسانی تسریع مییافت. بر اساس علم جامعهشناسی وقتی افراد در یک جامعه نسبت به یکدیگر بیتوجه شوند به این معناست که جامعه به بیماری مبتلا شده است. این بیماری نیز به علتهای مختلف بروز میکند. با بررسی شخصیت برخی افراد آسیبزا در جامعه باید گفت که اگر شرایط مناسب در جامعه وجود داشت به نسبت این افراد به شکل مناسب جامعه پذیر میشدند.
آگاهی، تنها حربه برای مقابله با آسیبها
خانواده، آموزش و پرورش، رسانهها و نهادهای مربوطه برای تربیت کودکان در زمینه مراقبتهای اجتماعی مسئول هستند تا با اتخاذ تدابیر متعدد از بروز اتفاقات ناگوار جلوگیری کنند. نهادهای قضائی میتوانند با برخوردهای قاطع از بروز دیگر آسیبها در جامعه جلوگیری کنند. با این روش جامعه خود را تحت مراقبت ویژه در یک محیط امن میداند. از سوی دیگر باید کودکان را با احساس مسئولیت و آگاه پرورش داد. بر اساس اقدامات فرهنگی و رسانهای میتوان جلو بروز کودکآزاری و دیگر آسیبها و فجایع شایع در جامعه را گرفت.
نویسنده: محمد زاهدی اصل؛ مددکار اجتماعی و استاد دانشگاه